هوا به شدت گرم بود .تو ایستگاه نشسته بود منتظر اتوبوس.یه نیگا به دورو ورش انداخت... خانومایی که باتغییرهر فصل تغییر دکوراسیون میدن! وحالا هم که هوا گرمه و...آقایونی که به اصطلاح یکی از بچه ها بادازاین طرف لباسشون می ره واز اون طرفش درمیاد! تازه بعضی هاشونم با ناراحتی از گرمی هوا ونیومدن اتوبوس غرغر می کردن... و یه دختر خانم چادری که کنارش نشسته بود. یه نیگاه چپ چپ بش انداخت. با حالتی که معلوم بود دلخوره گفت: ببخشیدمی تونم یه سوال بپرسم؟
-آره بفرمایید.
-چرا شماها اینقدر دین رو سخت می کنید؟ من ازاون دختر فشن های هرروز یه رنگ نیستم.لباس پوشیدنم عادیه وحجابم هم مناسب.به هیچ پسری هم اجازه نمی دم حتی بخواد نگاه چپ بهم بکنه....ولی از چادر خوشم نمیاد،کلی دست وبال آدمو می بنده وآدمو محدود می کنه.تازه مشکی هم که میگن تو اسلام مکروهه وروحیه آدمو می گیره وآدمو افسرده می کنه...ما جوونیم ، باید لباس شاد بپوشیم وبا نشاط باشیم.اصلا تو گرمت نیست تو این هوا؟
********به وبلاگ من خوش آمدید*********
خدایا مرا ببخش / مرا فهمی ده تا فرامین وحکمت هایت را درک کنم/ و مرا فرصتی دیگر برای بهتر بودن ده تا دستهاو زبان تو شوم .
آمین یا رب العالمین