چون بين آن ها اختلاف نظر پيدا شد و نتوانستند اين مشكل را حلّ نمايند، به ناچار در جستجوى اهل بيت و فرزندان رسول خدا صلوات اللّه عليهم اجمعين بر آمدند؛ و سؤ ال كردند كه كدام يك از ايشان در مراسم حجّ مشاركت كرده است ؟
گفته شد: حضرت اءبا عبداللّه الحسين (ع) شب گذشته وارد مكّه شده است ؛ و تنها او مى تواند مشكل گشا باشد، پس شخصى را فرستادند تا امام حسين (ع) را در آن جمع بياورد.
وقتى حضرت ابا عبداللّه (ع) در آن جمع حضور يافت ، امير مكّه خطاب به حضرت كرد و گفت : يابن رسول اللّه ! نظري شما درباره اين مرد و زن چيست ؟
حضرت رو به جانب كعبه الهى نمود و دست هاى خود را به سمت آسمان بلند كرد و دعائى را زمزمه نمود؛ و چون دعاى حضرت خاتمه يافت دست مرد از زن جدا شد.
امير مكّه پرسيد: اكنون آن ها را چگونه مجازات كنيم ؟
امام حسين (ع) فرمود: ديگر مجازاتى بر آن ها نيست، (زيرا خداوند توانا آن ها را مجازات نمود).
********به وبلاگ من خوش آمدید*********
خدایا مرا ببخش / مرا فهمی ده تا فرامین وحکمت هایت را درک کنم/ و مرا فرصتی دیگر برای بهتر بودن ده تا دستهاو زبان تو شوم .
آمین یا رب العالمین