آمار مطالب

کل مطالب : 1892
کل نظرات : 71

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 582
باردید دیروز : 184
بازدید هفته : 897
بازدید ماه : 3917
بازدید سال : 194325
بازدید کلی : 519023
تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : سید محمد سیداصیل
تاریخ : دو شنبه 27 ارديبهشت 1395
نظرات

یکی از کانالها یه برنامه مستند حیات وحش رو پخش میکرد.
نشون میداد یه گروه محقق یه سری لاشه مرغ رو داخل یه توری گذاشته بودن و چند گودال به فاصله های 10-20 متر از هم حفر کرده بودن!
بعد از مدتی یه روباه اومد و کمی بو کشید و یه مقدار این لاشه مرغا رو جابجا کرد و رفت؛ کارشناس تیم رو به دوربین کرد و گفت این الان میره و بقیه گله و دوستاش رو میاره؛ و با استفاده از یه ربات جرثقیل توری رو جابجا کردن و اوردن تو گودال دوم و استتارش کردن و با یه مایعی که اسپری کردن اثر بو رو از مسیر از بین بردن!

تعداد بازدید از این مطلب: 573
موضوعات مرتبط: ادبیات , داستان , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : سید محمد سیداصیل
تاریخ : پنج شنبه 23 ارديبهشت 1395
نظرات

لطفا برای مشاهده مطالب جالب و خواندنی روی تصویر بالا کلیک کنید

تعداد بازدید از این مطلب: 675
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


نویسنده : سید محمد سیداصیل
تاریخ : پنج شنبه 23 ارديبهشت 1395
نظرات

لطفا کلیک کنید

تعداد بازدید از این مطلب: 618
موضوعات مرتبط: ادبیات , داستان , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : سید محمد سیداصیل
تاریخ : پنج شنبه 23 ارديبهشت 1395
نظرات

لطفا برای مشاهده اینجا کلیک کنید

تعداد بازدید از این مطلب: 626
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


نویسنده : سید محمد سیداصیل
تاریخ : چهار شنبه 22 ارديبهشت 1395
نظرات

شخصی میگفت:

یک گاری چی در محلمان بود، که نفت می برد و به او عمو نفتی می گفتند.
یک روز مرا دید و گفت آقا سلام، ببخشید خانه تان را گازکشی کرده اید؟
گفتم بله
گفت: فهمیدم چون سلام هایت تغییر کرده!
تعجب کردم گفتم: یعنی چه؟
گفت: قبل از اینکه خانه ات گازکشی شود، خوب مرا تحویل می گرفتی، حالم را می پرسیدی، هم? اهل محل همین طور هستند.هرکس خانه اش گازکشی می شود دیگر سلام و احوالپرسی او تغییر می کند.
فهمیدم سی سال، سلامم بوی نفت می داد.
سی سال او را با خوشرویی تحویل گرفتم,خیال می کردم خیلی با اخلاقم ولی حالا که خانه را گازکشی کردم ناخودآگاه فکر کردم نیازی به او نیست و نحوه برخوردم فرق کرده بود.

یادمان باشد ، سلاممان بوی نیاز ندهد

 

تعداد بازدید از این مطلب: 639
موضوعات مرتبط: تلنگر , ادبیات , داستان , ,
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


نویسنده : سید محمد سیداصیل
تاریخ : شنبه 11 ارديبهشت 1395
نظرات


از پدر گر قالب تن یافتیم از معلم جان روشن یافتیم


هر روزت مبارک . . .

معلم امانت داری است که امانت او غیر از همه امانت هاست، انسان امانت اوست
امام خمینی (رضوان ألله تعالی علیه)

*ای بزرگ امانتدار تاریخ، روزت مبارک باد.*



معلم پارچه ی لطیف زر بفتی است با تار محبت و پود علم. (دکتر سنگری)
معلمی شغل نیست، عشق است،اگر به عنوان شغل انتخابش کردی!رهایش کن و اگر عشق توست،مبارک باد!

(معلم شهید،محمدعلی رجایی)

 

تعداد بازدید از این مطلب: 451
موضوعات مرتبط: ادبیات , ,
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


نویسنده : سید محمد سیداصیل
تاریخ : پنج شنبه 2 ارديبهشت 1395
نظرات

تفاوت عشق و ازدواج...

یک روز پدر بزرگم برام یه کتاب دست نویس آورد، کتابی بسیار گرون قیمت  و با ارزش. وقتی به من داد، تاکید کرد که این کتاب مال توئه مال خود خودته، و من از تعجب شاخ در آورده بودم که چرا باید چنین هدیه با ارزشی رو بی هیچ مناسبتی به من بده. من اون کتاب رو گرفتم و یه جایی پنهونش کردم!چند روز بعدش به من گفت کتابت رو خوندی ؟ گفتم نه، وقتی ازم پرسید چرا گفتم گذاشتم سر فرصت بخونمش، لبخندی زد و رفت.

تعداد بازدید از این مطلب: 702
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : سید محمد سیداصیل
تاریخ : دو شنبه 30 فروردين 1395
نظرات

همایون حسینیان شاعر طنزپرداز کشورمان در شب شعر «در حلقه رندان»شعری درباره پوستر تبلیغاتی اخیر رییس جمهور سابق کشورخواند.

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو؛ همایون حسینیان شاعر طنزپرداز کشورمان در 130اُمین برنامه شب شعر طنز «در حلقه رندان»، که یک‌شنبه 29 فروردین، در حوزه هنری برگزار شد، اشعاری درباره پوستر تبلیغاتی اخیر رییس جمهور سابق کشور و همچنین شعری دیگر درباره فضای مجازی و آسیب های آن خواند. بخش هایی از اشعار حسینیان به شرح زیر است.

چه بچگانه درون موبایل غرق شدید

بزرگسال‌نماها، همیشه کودک‌ها

موبایل‌هایی به ظاهر رفیق و باطن سوز

به دست شیک، ولیکن شبیه فندک‌ها

در این فضای دروغین که نام شخصیت است

چقدر زهره و زیور شده فلامک‌ها

خشکسالی شده ای بارش باران برگرد

هست باریدن تو کشت فراوان برگرد

راه بستند سر گردنه یارانت را

خاصه در دور و بر گردنه حیران برگرد

هست بسیار گران هر چه که در دکان است

ای که داری به برت گوجه ارزان، برگرد

منبع:http://www.shahrekhabar.com

تعداد بازدید از این مطلب: 611
موضوعات مرتبط: خبرها , ادبیات , شعر , ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


نویسنده : سید محمد سیداصیل
تاریخ : یک شنبه 29 فروردين 1395
نظرات

داستان زیر، داستان عشق شهریار که عشقی جان‌گداز و سوزناک است را روایت می‌کند که بسیار زیبا و عاشقانه است و زمانی که خيال شهريار در آسمان جوانی‌هایش بال می‌گشاید و می‌گوید:

تعداد بازدید از این مطلب: 508
موضوعات مرتبط: ادبیات , شعر , ,
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


نویسنده : سید محمد سیداصیل
تاریخ : یک شنبه 29 فروردين 1395
نظرات

فایل صوتی اولین قسمت و شروع شاهنامه را بشنوید:

 

تعداد بازدید از این مطلب: 740
موضوعات مرتبط: موسیقی , ادبیات , شعر , داستان , ,
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


نویسنده : سید محمد سیداصیل
تاریخ : پنج شنبه 26 فروردين 1395
نظرات

شعر یار قاصیدی با صدای شاعر خطه‌ی آذربایجان ایران : استاد مرحوم انده‌یاد شهریار

 

متن شعر همراه ترجمه‌ی فارسی در ادامه مطلب ، لطفا

موسیقی آنلاین ( یار قاصیدی) با صدای علی پرکار رابشنوید:

 

تعداد بازدید از این مطلب: 732
موضوعات مرتبط: موسیقی , ادبیات , شعر , ,
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


نویسنده : سید محمد سیداصیل
تاریخ : پنج شنبه 5 فروردين 1395
نظرات

بهار آمد، بهار من نیامد
.................................................. .....

بهــــــار آمد، بهــــار من نیامد
گل آمـــد، گلعـــــزار من نیامد


برآوردند سر از شاخه، گل ها
گلی بر شاخسار من نیــــامد

چراغ لاله روشن شد به صحرا
چــــــراغ شام تار من نیـــــامد


جهان را انتظــــــار آمد به پایان
به پایان انتظــــــــــار من نیامد

تعداد بازدید از این مطلب: 524
موضوعات مرتبط: مذهبی , ادبیات , شعر , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : سید محمد سیداصیل
تاریخ : سه شنبه 25 اسفند 1394
نظرات


عکس هایی از فصل زیبای بهار

انشاء اول در مورد بهار :

وقتي که آخرين روزهاي زمستان در حال گذشتن است همه مردم در انتظار فرارسيدن عيد نوروز هستند و با خريد و خانه تکاني به استقبال عيد نوروز ميروند
براي ما خيلي مهم است که در لحظه تحويل سال و آغاز سال نو همه جاي خانه تميز و مرتب باشد.
بعضي ها آنقدر درگير کارهاي عيد ميشوند که فراموش ميکنند در واقع اين بهار است که با خود نوروز را مي آورد و از آمدن بهار غافل ميشوند
بله بهار @ بهار فصل گل و جوانه است در اين فصل مورچه ها از لانه هايشان بيرون مي آيند و درب خانه هايشان را تميز و مرتب ميکنند و خاکهاي اضافه که همراه باران بصورت گل و لاي وارد لانه شده را بيرون مي ريزند و کم کم شروع ميکنند به جمع آوري آذوقه براي فصل پاييز و زمستان
با آمدن بهار هوا گرم و گرم تر ميشود و کم کم بايد لباسهاي زمستاني را بشوييم و تا کرده و در گنجه قرار دهيم تابراي زمستان بعدي آماده باشند.
وقتي تعطيلات نوروز فرار ميرسد همه به ديدار بزرگتر ها ميروند و بعد از آن بزرگتر ها به بازديد کوچکتر ها ميروند و اين رسم بسيار خوبي است که ما از آن آداب احترام به بزرگتر را ياد ميگيريم.
معمولا بزرگتر ها به بچه ها عيدي ميدهند و بچه ها از گرفتن عيدي خيلي خوشحال ميشوند
در فصل بهار و عيد نوروز همه لباس نو به تن ميکنند و بيشتر مردم خوشحال هستند ولي مانبايد فراموش کنيم که قبل از عيد به فقرايي که ميشناسيم کمک کنيم تا آنها هم بتوانند لباس نو و آجيل و شيريني بخرند و خوشحال شوند.

لطفا به ادامه مطلب بروید

تعداد بازدید از این مطلب: 709
موضوعات مرتبط: ادبیات , آموزشی و درسی , ,
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


نویسنده : سید محمد سیداصیل
تاریخ : چهار شنبه 21 بهمن 1394
نظرات

از خون جوانان وطن لاله سالار عقیلی

بند یک
هنگام می و فصل گل و گشت چمن شد
در بار بهاری تهی از زاغ و زغن شد
از ابر کرم، خطه ری رشک ختن شد
دلتنگ چو من مرغ قفس بهر وطن شد

چه کجرفتاری ای چرخ
چه بد کرداری ای چرخ
سر کین داری ای چرخ
نه دین داری،
نه آیین داری ای چرخ


بند دو

در ادامه مطلب لطفا

تعداد بازدید از این مطلب: 699
موضوعات مرتبط: موسیقی , ادبیات , شعر , ,
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


نویسنده : سید محمد سیداصیل
تاریخ : سه شنبه 20 بهمن 1394
نظرات

 بابا با صدای محمد یاوری:

کی بابای من رو دیده کی .. پای حرفاش نشسته..
کی دیده بابام بخوابه .. یه بابای پیر و خسته…

تعداد بازدید از این مطلب: 513
موضوعات مرتبط: موسیقی , ویدئو , ادبیات , شعر , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : سید محمد سیداصیل
تاریخ : دو شنبه 12 بهمن 1394
نظرات

یکی از علما چند شب در هیأتی منبر رفت. شب آخر، پاکت چند شبی را که منبر رفته بود از صاحب مجلس گرفت. شخصی جلوی عالم را گرفت و گفت: «حاج آقا! بی‌زحمت یک دعا در گوش من بخوانید». آن عالم دعا را خواند. بعد آن شخص گفت: «آقا! من را حلال کنید». حاج آقا گفت: «حلالت کردم». چند دقیقه بعد آن عالم رفت تا برای خانه‌اش خرید کند. وقتی خواست پول اجناس را به صاحب مغازه بدهد، دست کرد داخل جیبش و دید ای داد بی‌داد! خبری از پول و پاکت نیست. عالم به لهجه ترکی گفت: «ددم وای! حلالش هم کرده‌ام».

تعداد بازدید از این مطلب: 670
موضوعات مرتبط: تلنگر , ادبیات , داستان , ,
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


نویسنده : سید محمد سیداصیل
تاریخ : چهار شنبه 30 دی 1394
نظرات

روزگاری یک کشاورز در روستایی زندگی می کرد که باید پول زیادی را که از یک پیرمرد قرض گرفته بود ، پس می داد . کشاورز دختر زیبایی داشت که خیلی ها آرزوی ازدواج با او را داشتند …
وقتی پیرمرد طمعکار متوجه شد کشاورز نمی تواند پول او را پس بدهد ، پیشهاد یک معامله کرد و گفت اگر با دختر کشاورز ازدواج کند بدهی او را می بخشد ! دخترش از شنیدن این حرف به وحشت افتاد و پیرمرد کلاه بردار برای اینکه حسن نیت خود را نشان بدهد گفت :

تعداد بازدید از این مطلب: 586
موضوعات مرتبط: تلنگر , ادبیات , داستان , ,
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


نویسنده : سید محمد سیداصیل
تاریخ : سه شنبه 22 دی 1394
نظرات

شمشیر عجم منتظر رخصت جنگ است #مکه بشود مرکز #ایران چه قشنگ است ما منتظر حمله ای از سوی حجازیم تا بین #بقیع ش حرمی ناب بسازیم "یاحیدرکرار" زند نقش به زودی بر پرچم سبز #عربستان سعودی از روضه ی عباس شرف یاد گرفتیم یک عمر از او یکسره امداد ...

 

تعداد بازدید از این مطلب: 582
موضوعات مرتبط: عکس , ادبیات , شعر , ,
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


نویسنده : سید محمد سیداصیل
تاریخ : دو شنبه 14 دی 1394
نظرات

اهل ایرانم
روزگارم بد نیست
کشوری دارم من
که به اذعان خود غربیها
قدرت اول این منطقه است
چه کسی بود صدا زد تحریم؟!
چه کسی بود صدا زد لوزان!
سخن از افراط و سخن از تفریط است
من در این آبادی
دیپلماتی را دیدم
که همه اش میخندید
و رییسی که مرا اهل جهنم دانست
وبه من گفت که دلواپس چی هستی تو؟
رو به او کردم و با فرم ملیحی
که خودش میداند
همزبان گشتم و با او به سخن بنشستم
و برایش گفتم
آنچه را میدانم:
دل من آرام است
و دگر نیست دلم دلواپس
من خدایی دارم که دراین نزدیکی است
و دلم قرص به مردی است بزرگ
رهبری دارم من
رهرو راه علی(ع)
رهبری دارم من
که در این ورطه وانفسایی
و در این طوفانها
چشم در چشم دل او بستم
و دلم چون یک کوه
تکیه دارد به دل دریایش!
تو بگو یک ذره
تو بگو یک لحظه
نیستم دلواپس
چون که بعد از الله
که خدا حفظ کند آقا را
بگو ان شاءالله
چشم امید به دستان علی دارم من
او بگوید همگی میجنگیم
او بخواهد همگی میمیریم
او اگر امر کند
انتقام فدک و کرب و بلا را یکجا
ما از این دشمن دون میگیریم!

تعداد بازدید از این مطلب: 812
موضوعات مرتبط: مذهبی , ادبیات , شعر , ,
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


نویسنده : سید محمد سیداصیل
تاریخ : شنبه 5 دی 1394
نظرات


گفت دانایی که : گرگی خیره سر

/هست پنهان در نهاد هر بشر لاجرم جاری است پیکاری سترگ / روز و شب ما بین این انسان و گرگ زور بازو چاره این گرگ نیست / صاحب اندیشه داند چاره چیست ای بسا انسان رنجور و پریش / سخت پیچیده گلوی گرگ خویش ای بسا زور افرین مرد دلیر/ هست در چنگال گرگ خود اسیر هر که گرگش را در اندازد به خاکفته رفته میشود انسان پاک و انگه با گرگش مدارا میکند /خلق و خوی  گرگ پیدا میکند در جوانی جان گرگت را بگیر/وای اگر این گرگ گردد با تو پیر روز پیری گرچه باشی همچو شیر/ناتوانی در مصاف گرگ پیر دامها گر یکدگر را میدرند /گرگهاشان رهنما و رهبرند این که انسان هست اینسان دردمند / گرگهاشان اشنایان همند / گرگ ها همراه و انسان ها  غریب /

با که باید گفت این حال عجیب

تعداد بازدید از این مطلب: 663
موضوعات مرتبط: ویدئو , ادبیات , شعر , ,
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


نویسنده : سید محمد سیداصیل
تاریخ : دو شنبه 30 آذر 1394
نظرات

   عمرتون صـد شب یلدا          دلتون قـــدر یه دنیا
    توی این شبهای سرما         یادتون همیشه با ما
   
دل خوش باشه نصیبت         غم بمونه واسه فردا


تعداد بازدید از این مطلب: 579
موضوعات مرتبط: عکس , ادبیات , شعر , ,
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


نویسنده : سید محمد سیداصیل
تاریخ : پنج شنبه 28 آبان 1394
نظرات

 برمزار مردگان خویش نالیدن چه سود؟

زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید

ورنه بر مزارش آب پاشیدن چه سود؟

گر نرفتی خانه اش تا زنده بود

خانه صاحب عزا خوابیدن چه سود؟

گر نپرسی حال من تا زنده ام

گریه و زاری و نالیدن چه سود؟

زنده را در زندگی قدرش بدان

ورنه مشکی از برای مرده پوشیدن چه سود؟

گر نکردی یاد من تا زنده ام

سنگ مرمر روی قبرم وانهادن ها چه سود؟

.

.

.

می رسد روزی که بی هم می شویم

یک به یک از جمع هم کم می شویم

می رسد روزی که ما در خاطرات 

موجب خندیدن و غم می شویم

تعداد بازدید از این مطلب: 634
موضوعات مرتبط: تلنگر , ادبیات , شعر , ,
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


نویسنده : سید محمد سیداصیل
تاریخ : دو شنبه 18 آبان 1394
نظرات

داستان زیبای چه كشكی، چه پشمی 


چوپانی گله را به صحرا برد به درخت گردوی تنومندی رسید.
از آن بالا رفت و به چیدن گردو مشغول شد كه ناگهان گردباد سختی در 
گرفت، خواست فرود آید، ترسید. باد شاخه ای را كه چوپان روی آن بود به این طرف و آن 
طرف می برد
.
دید نزدیك است كه بیفتد و دست و پایش بشكند.
در حال مستاصل شد...
از دور بقعه امامزاده ای را دید و گفت:

تعداد بازدید از این مطلب: 720
موضوعات مرتبط: تلنگر , ادبیات , داستان , ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


نویسنده : سید محمد سیداصیل
تاریخ : یک شنبه 10 آبان 1394
نظرات

کلمه ها عقاید شکل گرفته و افکار بیان شده هستند به عبارت ساده آن چه می گویی فکری است که بیان می شود. کلمه ها و اندیشه ها دارای امواجی نیرومند هستند که به زندگی و امورمان شکل می دهند.

اگر یک کارگر بی سواد بتواند یک اصطلاحی را در دنیا شایع کند؛ پس من و تو، ما و شما به طور حتم می توانیم استفاده از کلمه ها و اصطلاح های مثبت را در سطح کل ایران گسترش داده و انرژی مثبت را بین همه پخش کنیم..

امروزه ثابت شده که کلمات منفی نیروی منفی به سمت شخص می فرستند و او را به سمت منفی و بیماری سوق می دهند! به طور مثال وقتی به ما می گویند خسته نباشی دراصل خستگی را به یادمان می آورند و ناخودآگاه احساس خستگی می کنیم (با خودتان امتحان کنید) اما اگر به جای آن از یک عبارت مثبت استفاده شود نه تنها نیروی از دست رفته، ترمیم و خستگی جسم را از بین می برد بلکه نیروی مثبت و سازنده ای را به افراد هدیه می دهیم. 

مثال:

به جای پدرم درآمد؛ بگوییم : خیلی راحت نبود

به جای خسته نباشید؛ بگوییم : خدا قوت

به جای دستت درد نکنه ؛ بگوییم : ممنون از محبتت، سلامت باشی

به جای گرفتارم؛ بگوییم : ‌در فرصت مناسب با شما خواهم بود

لطفا به ادامه مطلب بروید

تعداد بازدید از این مطلب: 541
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


نویسنده : سید محمد سیداصیل
تاریخ : یک شنبه 10 آبان 1394
نظرات

ماشین اسپرت

مردجوانی آخرین روزهای دانشگاه راسپری میکردوبه زودی فارغ التحصیل می شد.

چندماه بودکه یک اتومبیل اسپرت بسیارزیباچشمش راگرفته بود.ازآنجایی که میدانست پدرش به راحتی قدرت خریدآن ماشین راداردبه اوگفت: داشتن این اتومبیل همه ی آرزوی اوست.

بانزدیک شده روز فارغ التحصیلی مردجوان دائمابه دنبال علایمی حاکی ازخریدماشین بود.

بالاخره درصبح روزفارغ التحصیلی پدراورابه اتاق خودفراخواندوبه اوگفت:که چقدرازداشتن چنین فرزندی به خودمی بالدوچقدراورادوست دارد.سپس هدیه ای راکه بسیارزیباپیچیده بودبه دست اوداد.

مردجوان,کنجکاووالبته بانوعی احساس ناامیدی هدیه راکه یک جلدکتاب چرمی دوست داشتنی بودبازکرد.

بادیدن هدیه مردجوان ازکوره دررفت صدایش رابلندکردوباعصبانیت گفت:بااین همه پولی که داری فقط یک کتاب به من میدهی؟

تعداد بازدید از این مطلب: 618
موضوعات مرتبط: تلنگر , ادبیات , داستان , ,
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


نویسنده : سید محمد سیداصیل
تاریخ : جمعه 10 مهر 1394
نظرات

سيداميرحسين ميرحسيني شاعر آئینی کشورمان شعری زیبا در وصف شهدای فاجعه منا سروده است

شعر برای پدرم كه حاجی شد با صدای سوزناک دختر ایرانی که در وصف شهدای فاجعه منا سروده است

لطفا این فایل صوتی را از اینجا گوش کنید

متن را در ادامه مطلب مشاهده کنید

تعداد بازدید از این مطلب: 511
موضوعات مرتبط: مذهبی , خبرها , ادبیات , شعر , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : سید محمد سیداصیل
تاریخ : جمعه 10 مهر 1394
نظرات

متني بسيار زيبای از مرحوم استاد محمد بهمن بيگي، بنیانگذار آموزش عشایری ایران

این متن بسيار زيبا، که در فضای مجازی بسیار دست به دست چرخید و تقریبا همه با آن آشنا هستند را مرحوم استاد محمد بهمن بيگي بنیانگذار آموزش عشایری ایران گفته است.


آری از پشت کوه آمده ام
چه مي دانستم اينور کوه بايد
براي ثروت، حرام خورد
براي عشق، خيانت کرد
براي خوب ديده شدن، ديگري را بد نشان داد
وبراي به عرش رسيدن، بايد ديگري را به فرش کشاند…..
وقتي هم با تمام سادگي دليلش را مي پرسم ، مي گويند:
“از پشت کوه آمده ای!”….

ترجيح مي دهم به پشت کوه برگردم وتنها دغدغه ام سالم بازگرداندن گوسفندان از دست گرگها باشد تا اينکه اينور کوه باشم و گرگ وار انسانیت را بدرم !….

تعداد بازدید از این مطلب: 482
موضوعات مرتبط: تلنگر , ادبیات , ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


نویسنده : سید محمد سیداصیل
تاریخ : دو شنبه 6 مهر 1394
نظرات

ضرب المثل با حرف الف :

۱- ادب از که آموختی از بی ادبان : بادیدن رفتار بی ادبان آن کارها را انجام ندادن.

۲- آب در هاون کوبیدن : کاربیهوده انجام دادن .

۳- آش کشک خاله ات رو بخوری پاته نخوری پاته : این کار را باید انجام دهی چه دلت بخواد چه دلت نخواد.

۴- آش دهانسوزی نیست : بسیار مطلوب و محبوب نیست.

۵- آتیش بیار معرکه: بهم زنی می کند .

۶- آتیش زده به مالش : هر چی داشته بخشیده .

۷- آب از دستش نمی چکد : خیرش به کسی نمی رسد .

۸- آفتاب عمرش لب بومه : چیزی بمرگش نمانده .

۹- آسمون همه جاش یه رنگه: هر جا که باشی وضع همینه .

لطفا به ادامه مطلب بروید

تعداد بازدید از این مطلب: 725
موضوعات مرتبط: دانستنی ها , ادبیات , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : سید محمد سیداصیل
تاریخ : دو شنبه 23 شهريور 1394
نظرات

 

لباس زیبای دروغ 

روزي دروغ به حقيقت گفت: مــــيل داري باهم به دريـــا برويم و شنـــا کنيم، حقيقــت ساده‌لــوح‌ پذيرفت و گول خورد.
آن دو با هم به کنار ساحل رفتند، وقتي به ساحل رسيدند حقيقت لباسهايش را در آورد.
دروغ حيلــــه گـــر لباسهاي او راپوشيد و رفت.
از آن روز هميشه حقيقت عــــريان و زشت است، اما دروغ در لبــــــاس حقيقت با ظاهري آراسته نمايان مي شود

 

تعداد بازدید از این مطلب: 492
موضوعات مرتبط: تلنگر , ادبیات , داستان , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : سید محمد سیداصیل
تاریخ : پنج شنبه 12 شهريور 1394
نظرات

داشتُم
مِرفتم
دیدُم
گیریفت
نیشست
گُفتُم
بذار
بُپُرسُم
بیبینُم
مِیِه
نِمیِه
دیدُم
مِگه
نُمُخوام
بیام
بزار
بُرُم
بیگیرُم
بُخوابُم ...
نه فاعلي نه مفعولي نه قيدي نه صفتی!
یره هنر نزد مشهدیایه و بس

تعداد بازدید از این مطلب: 460
موضوعات مرتبط: سرگرمی , ادبیات , ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


نویسنده : سید محمد سیداصیل
تاریخ : چهار شنبه 11 شهريور 1394
نظرات

زندگی وقت کمــــــی بود و نمی دانستیم

همه عمـــــر دمـــــــی بود و نمی دانستیم


حســـــرت رد شــــدن ثانیـــــه های کوچک

فرصـــــت مغتنمـــــی بــود و نمی دانستیم


تشنه لب عمر به سر رفت و به قول سهراب

آب در یک قدمـــــی بـــــود و نمی دانستیم


تعداد بازدید از این مطلب: 520
موضوعات مرتبط: تلنگر , ادبیات , شعر , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : سید محمد سیداصیل
تاریخ : سه شنبه 10 شهريور 1394
نظرات

نمانده چرا ، در زمانه ما ، رنگ مهر و وفا

عشق و صدق و صفایی ؟ خدایا ، خدایا ، خدایا !

کشد به کجا ، کار اهل صفا ، ای رقم زن ما ؟

تا به کی ناروایی ؟ خدایا ، خدایا ، خدایا !

کجا بگریزم ؟ که غم نشناسد ، نشان مرا ؟

چه چاره کنم ، تا زمانه بفهمد ، زبان مرا ؟

غمم به سر و آتشم به دل و بسته لب ناله کردم

دلی نشود تا خبر ز غمم ، نیمه شب ناله کردم

**

به جلوه همی در دل جمع خوبان ، نشسته تویی

به شکوه همی در پی عمر کوته ، فتاده منم

به خنده همی دامن از دست یاران ، کشیده تویی

به گریه همی سر به دامان صحرا ، نهاده منم

دگر چه بود لطف این زندگانی ؛

تهی چو شود ساغر مهربانی ؟

   شعر ترانه از : معینی کرمانشاهی

تعداد بازدید از این مطلب: 488
موضوعات مرتبط: موسیقی , ادبیات , شعر , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : سید محمد سیداصیل
تاریخ : جمعه 30 مرداد 1394
نظرات

باش آچمادیم بو دنیانین ایشینن
خیری آزالپ شری چوخالیر
قیمتلی لر تو شولر قیمتینن
گون قیمتع مینیر دری چوخالیر
اله بیر قم یاغیپ گاییا داغا
کونولر حسرتی وسال تاپماغا
عالیم لر عاقل لر گلمیر قاباغا
باشدان خاراب آرتب دلی چوخالیر
اینسانع یاشادار داییم آرزولار
آرزوسز حیاتن نه معناسی وار
گورمیشیح خانمن بیر اری اولار
بعضی خانمن اری چوخالیر
.
.
گورمیشیح خانمین بیر اری اولار
بعضی خانمین اری چوخالیر
.
.

برای شنیدن فایل صوتی  لطفا :

تعداد بازدید از این مطلب: 942
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : سید محمد سیداصیل
تاریخ : جمعه 9 مرداد 1394
نظرات

عجب صبری خدا دارد!

اگر من جای او بودم.
همان یک لحظه اول ،
که اول ظلم را میدیدم از مخلوق بی وجدان ،
جهانرا با همه زیبایی و زشتی ،
بروی یکدیگر ،ویرانه میکردم.

عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم .

لطفا ادامه مطلب را هم ببینید

تعداد بازدید از این مطلب: 593
موضوعات مرتبط: مذهبی , تلنگر , ادبیات , شعر , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : سید محمد سیداصیل
تاریخ : شنبه 3 مرداد 1394
نظرات

مصدق سر جایش نشست!

داستان حرکت عجیب و بحث برانگیز دکتر مصدق در دادگاه لاهه سال هاست نقل محافل است، شایعه را با هم مرور کنیم:

زمانی که قرار بود دادگاه لاهه برای رسیدگی به دعاوی انگلیس در ماجرای ملی شدن صنعت نفت تشکیل شود، دکتر مصدق با هیات همراه زودتر از موقع به محل رفت. در حالی که پیشاپیش جای نشستن همه ی شرکت کنندگان تعیین شده بود، دکتر مصدق رفت و به نمایندگی هیات ایران روی صندلی نماینده انگلستان نشست.

تعداد بازدید از این مطلب: 484
موضوعات مرتبط: تلنگر , ادبیات , داستان , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : سید محمد سیداصیل
تاریخ : شنبه 3 مرداد 1394
نظرات

تعداد بازدید از این مطلب: 1767
موضوعات مرتبط: مذهبی , تلنگر , ادبیات , شعر , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : سید محمد سیداصیل
تاریخ : شنبه 3 مرداد 1394
نظرات

بس بگردید و بگردد روزگار                        دل به دنیا درنبندد هوشیار

ای که دستت می‌رسد کاری بکن                    پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار

تعداد بازدید از این مطلب: 502
موضوعات مرتبط: ادبیات , شعر , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : سید محمد سیداصیل
تاریخ : شنبه 27 تير 1394
نظرات

به هم گره زده‎ام بال‎های روسری‎ام را

ببین چگونه به رخ مي‎کشم کبوتری‎ام را

اشاره‎اي است به مشقی که عاشقانه نوشتم

اگر نَشُسته‎ام انگشت‎های جوهری‎ام را

لطفا به ادامه مطلب بروید

تعداد بازدید از این مطلب: 389
موضوعات مرتبط: ادبیات , شعر , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : سید محمد سیداصیل
تاریخ : جمعه 18 ارديبهشت 1394
نظرات

واسه رد شدن از سیم خاردارها نیاز به یه نفر داشتن تا روی سیم خاردارها بخوابه و بقیه از روش رد بشن.

داوطلب زیاد بود …

قرعه انداختند.

افتاد بنام یه جوون.

همه اعتراض کردند الا یه پیرمرد!

گفت: ” چیکار دارید! بنامش افتاده دیگه! ”

بچه ها از پیرمرد بدشون اومد.

لطفا برای مشاهده بقیه به ادامه مطلب بروید

تعداد بازدید از این مطلب: 474
موضوعات مرتبط: مذهبی , عکس , تلنگر , ادبیات , داستان , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : سید محمد سیداصیل
تاریخ : پنج شنبه 17 ارديبهشت 1394
نظرات

معلم و شاگرد با هوش

دختر کوچکى با معلمش درباره نهنگ‌ها بحث مى‌کرد.

معلم گفت: از نظر فیزیکى غیرممکن است که نهنگ بتواند یک آدم را ببلعد زیرا با وجود اینكه  پستاندار عظیم‌الجثه‌اى است امّا حلق بسیار کوچکى دارد.

دختر کوچک پرسید: پس چطور حضرت یونس به وسیله یک نهنگ بلعیده شد؟ معلم که عصبانى شده بود تکرار کرد که نهنگ نمى‌تواند آدم را ببلعد. این از نظر فیزیکى غیرممکن است.

دختر کوچک گفت: وقتى به بهشت رفتم از حضرت یونس مى‌پرسم.

معلم گفت: اگر حضرت یونس به جهنم رفته بود چى؟

دختر کوچک گفت: اون وقت شما ازش بپرسید.

تعداد بازدید از این مطلب: 520
موضوعات مرتبط: ادبیات , داستان , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


********به وبلاگ من خوش آمدید********* خدایا مرا ببخش / مرا فهمی ده تا فرامین وحکمت هایت را درک کنم/ و مرا فرصتی دیگر برای بهتر بودن ده تا دستهاو زبان تو شوم . آمین یا رب العالمین


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود