۱ ناتوانی در حرکت دادن تنه، دستها و پاها و صحبت کردن (فرد از فرط ترس میخواهد فریاد بکشد و برای بیدار شدن تقلا میکند، اما گویی تلاش وی بی نتیجه است).
۲- فلج تمام و یا بخشی از عضلات اسکلتی ی بدن.
۳- احساس خفگی و نزدیک بودن زمان مرگ (گویی موجودی روی قفسه سینه ی شما قرار گرفته است).
۴- وحشتزدگی و اضطراب.
۵- توهمات خواب(hypnagogic hallucinations): به توهمات شنیداری، دیداری و لمسی ی رویا مانند اطلاق میشود. احساس حضور یک انسان دیگر در اتاق، احساس فشردگی در قفسه سینه، دیدن سایه ی افراد، دیدن منبع نورانی، شنیدن صدای افراد، شنیدن صدای قدمهایی که نزدیک میشوند، دیدن شبح، تجربه خروج از بدن، احساس شناور شدن در هوا، شنیدن صدای بازو بسته شدن درها.
فرایند ایجاد فلج خواب
در طی خواب در مرحلهٔ حرکات سریع چشم (REM)، یعنی مرحلهای که رویا بینی در آن روی میدهد، مغز انتقال سیگنالهای عصبی بسوی عضلات اسکلتی (به استثنای عضلهٔ دیافراگم و عضلات حرکت دهنده تخم چشم) را متوقف میسازد، تا شما رویاهای خود را برونریزی نکنید. یعنی مثلاً وقتی خواب میبیند در حال دویدن هستید، از رختخواب بلند نشوید و شروع به دویدن کنید. هنگامی که شما قصد دارید از خواب بیدار شوید، مغز مجدداً کنترل عضلات را به دست میگیرد. اما گاهی اوقات قبل از اینکه مغز کنترل عضلات اسکلتی را بدست گیرد تا عضلات از حالت فلج بودن خارج گردند، شما هشیاری خود را باز مییابید. که نتیجهٔ آن احساس هراس آور فلج بودن بدنتان خواهد بود. نقطهٔ مقابل این عارضه زمانی است که مغز در برخی افراد در مرحلهٔ رویابینی انتقال سیگنال به سوی عضلات اسکلتی را متوقف نمیکند باعث میشود که آنها هنگام رویا دیدن دستها و پاهای خود را تکان دهند و یا در موارد شدیدتر دچار خوابگردی شوند.
موارد زیر باعث افزایش ریسک فلج خواب میشوند
۱-کسانی که بطور طاق باز و رو به پشت میخوابند بیشتر به فلج خواب دچار میشوند.
۲-برنامه ی خواب نامنظم و محرومیت از خواب.
۳-افزایش استرس و اضطراب.
۴-تغییرات ناگهانی در سبک و یا محیط زندگی.
۵-مصرف قرصهای خواب آور و آنتی هیستامینها.
چگونه هنگام تجربه فلج بدن خود را از این وضعیت هراس آور خلاصی بخشیم:
۱-سعی کنید انگشتان دست و یا پای خود را تکان دهید.
۲-چشمان خود را به شدت تکان دهید، به دنبال آن پلکها و سر خود را.
۳-سعی کنید وضعیت خروج از بدن را در خودتان القا کنید.
راه مقابله هنگام مواجهه با فلج خواب
۱- سعی کنید انگشتان دست و یا پای خود را تکان دهید.
۲- چشمان خود را به شدت تکان دهید، به دنبال آن پلکها و سر خود را.
۳- سعی کنید وضعیت خروج از بدن را در خودتان القا کنید.
۴. در صورت مشاهدهٔ کسی که دچار فلج خواب شده است، میتوان با صدا کردن اسمش یا لمس بدنش او را از این حالت خارج کرد.
فلج خواب یا بختک
بَختَک حالت اختناق و سنگینی است که گاهی در خواب به انسان دست میدهد، رؤیای وحشتناک توأم با احساس خفقان و سنگینی بدن که انسان را از خواب میپراند. خفتک، خفتو، برفنجک، درفنجک و فرنجک و فدرنجک و برغفج و برخفج و خفج و فرهانج و کرنجو ، سکاچه و تپتپو هم گفته شده به عربی کابوس میگویند.
عوام احساس سنگینی را که گاه اوقات به شخصی که خوابیده دست میدهد به وسیله آن توجیه میکنند. پدیده پزشکی فلج خواب در واقع همان بختک است.
بَختَک در افسانهها و باور عامیانه ایرانی نام موجودی تخیلی است که شبها قصد خفه کردن افراد در خواب را دارد. برخی منابع نیز بختک را با کابوس هممعنی دانستهاند. البته بختک با کابوس هم معنا نیست، بختک موجودی نامریی است که شب هنگام بر بدن انسان چیره میشود و تمام بدن را در اختیار گرفته و قفل میکند، درین حالت انسان فقط نظاره گر ناتوانی خود است.
ترسی بدون دلیل وجود انسان را در بر میگیرد و انسان توان کوچکترین واکنشی نسبت به این ترس ندارد.در برخی باورهای قدیمی معتقدند که بختک روی سینه افراد مینشیند و تمام وجود انها را فلج میکند. شاید ترس انسان گرفتار این موجود نیز بدلیل این است که حضور انرا بر روی خود احساس میکند ولی نمیتواند انرا ببیند. برخی دیگر بر این باورند که بختک در درون انسان رخنه میکند و بدن را در اختیار میگیرد. اصطلاح «بختک روی زندگیش افتاده» نیز ازین جا وارد ادبیات فارسی شدهاست.
بختک یا فرنجک، به عقیده عوام، کنیز اسکندر بود. هنگامی که کلاغ به مشک محتوی آب حیات که اسکندر با خود از ظلمات آورده بود منقار زد و آن را درید و آب حیات بر زمین ریخت، این کنیز بی درنگ مشتی از آن آب را برداشته نوشید و اسکندر که سخت خشمگین شده بود به ضرب شمشیر بینی او را بینداخت، و فرنجک از گِل، و به قولی از خمیر، بینی ئی برای خود ساخت. فرنجک که به سبب نوشیدن آن آب عمر جاودانه یافتهاست چون کسی را به پشت خفته ببیند بر سینه او میجهد. اگر در آن حال خفته بیدار شده چنگ در بینی او اندازد فرنجک از بیم آن که بینیش کنده شود گنجی از گنجهای اسکندر را که میشناسد رشوت خواهد داد تا دست از بینیش بردارد.
بختک که به سبب همین افسانه بینی گلی، دماغ گلی و خمیری نیز خوانده میشود به عقیده عوام در تاریکی و بخصوص زیر درختها و در جنگلها و باغها میگردد. ظاهرأ این اعتقاد از ناآگاهی عوام به گاز کربنیکی که شبها از گیاهان متصاعد میشود و کسی را که در جنگل یا در زیر درخت خفته باشد به خفقان میافکند ناشی شدهاست.برخی افراد معتقدند، در صورتی که بتوان گلو یا دماغ بختک را گرفت، میتوان هر آرزویی کرد تا بختک آن را برآورده کند.
********به وبلاگ من خوش آمدید*********
خدایا مرا ببخش / مرا فهمی ده تا فرامین وحکمت هایت را درک کنم/ و مرا فرصتی دیگر برای بهتر بودن ده تا دستهاو زبان تو شوم .
آمین یا رب العالمین