اینجانب نزار قطری خادم اهل بیت (ع) متولد دوحه قطر هستم، به همین خاطر به من نزار قطری میگویند. اصالت ایرانی دارم و پدر و مادرم اهل شهرستان لار استان فارس هستند. بنده از هشت سالگی به خدمت به اباعبدالله پرداختم. البته شروع کار بنده با حفظ و تجوید و تفسیر قرآن کریم و همچنین مداحی برای اهل بیت (ع) بود.
- مهمترین کار ارائهشده توسط شما چه بوده است؟
مقوله مشهوری وجود دارد که میگوید: ما کان لله ینمو یعنی چیزی که برای خداوند باشد، رشد میکند. بنده حدود ۳۵ سال است که مداحی میکنم و از خداوند میخواهم که همه مداحیهای بنده را قبول کند و ائمه (ع) از بنده راضی باشند اما در بعضی مجالس نگاه خاصی به وجود میآید و یک توجه خاص در مجلس شب شهادت فاطمه زهرا (س) به وجود آمد که بنده در کویت و حسینیه حائریها روضه معروف انا مظلوم حسین را خواندم و این نوحه الحمدلله خیلی منتشر شد. شاید اخلاص مردمی که در این مجلس سینه میزدند یا کسی که بنده را دعوت کرده بود، باعث شد که این قصیده مد نظر خداوند و اهل بیت (ع) قرار گیرد و منتشر شود.
- توصیه شما به دیگر مداحان چیست؟
بنده کوچکتر از آن هستم که مداحان را توصیه یا نصیحت کنم. بنده خود نیازمند توصیه و نصیحت هستم. اما نصیحتی که خودم به خودم میکنم را میگویم. اولا باید اخلاص در عمل داشته باشیم که در سه کلمه است یعنی اخلاص، اخلاق و اجتهاد که به معنای تلاش و کوشش است. ما باید اخلاقمان کامل باشد چون مردم به ما نگاه میکنند و اخلاق ما باید همانند اخلاق اهل بیت (ع) باشد تا بتوانیم در جامعه موثر باشیم. دوما؛ باید اخلاص داشته باشیم. یعنی ما باید با نیت خالص خدمت کنیم و بدنبال اموال دنیا نباشیم. اگر در کارمان اخلاص باشد، توفیقات از طرف خداوند و ائمه بیشتر خواهد شد. سوم هم باید اجتهاد، کوشش و تلاش داشته باشیم تا بتوانیم بهتر و بیشتر خدمت کنیم و کسل نباشیم. باید بگردیم و نوحهای بخوانیم که شور بیشتری داشته باشد و قویتر باشد. لذا همیشه باید در حال کوشش باشیم.
- آیا صحت متون اهمیتی دارد؟ ممکن است برخی متون خوانده شود که خیلی قوی نباشد و غلوآمیز باشد؟
سه کلمهای که بیان کردم نصایح عام بود. اما اگر بخواهیم روی موضوع بیشترعمیقتر شویم، به مداحان توصیه میکنم که ای مداحان اهل بیت(ع) بروید و کار کنید و کار شما فقط مداحی نباشد و زندگی خود را از راه مداحی نگذرانید. همانند امام صادق (ع) و علی ابن ابیطالب (ع) و دیگر ائمه که خلیفه و امام زمان بودند اما کار میکردند. شما مداحان هم باید بروید کار کنید و مداحی را فقط برای خدمت به دین بگذارید.
همچنین نصیحت میکنم که ما باید درخصوص انتخاب اشعار و قصیدهها دقت کنیم. زیرا ما که این اشعار را بر منبر میخوانیم، در حقیقت داریم بعضی روایات را بیان میکنیم. اگر این روایات به زبان ائمه باشد، بنابراین نباید دروغ باشد. نباید به زبان ائمه دروغ بگوییم .وقتی مقتل میخوانیم، آنچه امام حسین(ع) بیان کرده است را باید بیان کنیم. چراکه اگر امام اینچنین نگفته باشند، به ایشان دروغ و افترا بستهایم. بنابراین یکی از مهمترین کارها انتخاب شعرها و قصاید است.
انتخاب لحنها مهمتر از قصاید است. زیرا متاسفانه امروزه سبکها و الحانی روی کار میآید که ارتباطی به امام حسین و نهضت امام حسین و قیام ایشان ندارد. بلکه سبکهایی متعلق به پاپ و غرب است. حتی شعرهایی که روی این سبک خوانده میشود، بعضی از آنها بسیار سخیف است. مگر در این دریایی که این همه شعر و قافیه در آن وجود دارد، چیزی گیر نیاوردهاند که بدنبال چنین کلمات و اشعاری میروند؟شما مداحان، منتسب به اهل بیت هستید و باید در انتخاب قصاید و الحان بسیار دقت کنید. مبادا گاهی لحنی از الحان شما متناسب با مجالس لهو و لعب باشد.
- شما کدام مردم را شیفتهتر به امام حسین (ع) دیدهاید؟
بنده کشورهای زیادی رفتهام. اما به اعتقاد بنده و به شکل عام، آنهایی که در کشورهای غرب زندگی میکنند و به امام حسین علاقه دارند، ایمانشان بسیار قویتر از کسانی است که مثلا در کربلا و یا مشهد زندگی میکنند.
به عقیده بنده، خوب است که انسان در یخچال خود انواع غذا و میوه داشته باشد و روزه بگیرد. البته روزه کسی هم که هیچ چیزی در خانه ندارد و روزه میگیرد هم روزهاش قبول است. اما روزه کسی که همه چیز دارد و روزه میگیرد بسیار درستتر است. کسانی که در اروپا زندگی میکنند انواع لهو و لعب و امور دنیا را دارند، اما دل به حسین(ع) بستهاند. لذا این افراد با کسانی که هیچ یک از اینها را ندارند و در چنین کشورهایی زندگی نمیکنند و دل به حسین بستهاند، بسیار متفاوت هستند.
- آیا خاطرهای از مداحیهای خود برای مردم دارید؟
در یکی از کشورها بنده را دعوت کردند تا مداحی کنم. بنده تصور میکردم که یک مجلس است. بعد از اینکه مجلس اول را خواندم به من گفتند که صدای شما بسیار زیباست و بعد بنده رفتم. کسی که بنده را دعوت کرده بود گفت که ما مجلس دیگری هم داریم، آیا برای خواندن میآیید که بنده باز هم قبول کردم. این قضیه تا هفت مجلس ادامه پیدا کرد. لذا چون بنده بسیار در دردسر بودم و از شهری به شهری دیگر سفر میکردیم، به خانواده گفتم که شما باز گردید و بنده تنها ماندم. این مجالس تا هفت مجلس به طول انجامید. من هرگز پرسش و تقاضایی نداشتم و صرفا در هر برنامهای که میگفتند، شرکت میکردم. روز آخر وقتی میخواستم به فرودگاه بروم، شخصی که بنده را دعوت کرده بود، بنده گفت که چند کیف داری که من گفتم یک کیف دارم. او گفت که کیف خود را بگذار تا با بار برود و بنده هم قبول کردم. قبل از اینکه سوار هواپیما شوم، آن آقا گفت که بیا با هم چای بخوریم. در حال چای خوردن بودیم که دیدم چند تا کیف دستی آوردهاند. یکی از کیفها را داد و گفت که این دستت باشد. من هم تشکر کردم و تصور کردم که کیف به من هدیه دادهاند. اما بعدا کیف را که باز کردم تا پاسپورت را داخل کیف بگذارم دیدم که پر از پول است. تعجب کردم و گفتم که چگونه باید برگردانم.
- شما شرط مالی برای مجالس خود نمیکنید؟
بنده هیچ وقت برای خواندن مداحی شرط پول یا حتی هیچ شرط خاصی نمیکنم، حتی درخواست خرید بلیط نمیکنم، چون از این کار خجالت میکشم.
- ملاک شما برای انتخاب مجلس و قبول دعوت چیست؟
بنده هیچ ملاکی برای قبول دعوت یک مجلس ندارم. البته کسی که اول زنگ بزند، آن مجلس را میروم است. حتی برای بنده مهم نیست که کدام شهر و کشور یا تابع کدام خط باشند.
- آیا شما برای روسای کشورها هم خواندهاید؟
بنده برای امیر قطر هم قرآن خواندهام.
- جریان مداحی در ایران رشد زیادی داشته است، وضعیت آن را چگونه میبینید؟
زیاد شدن شعائر امام حسین(ع) و اهل بیت(ع) بسیار خوب است، ولی باید روی کیفیت کار کنیم. هرچیزی نباید پخش و منتشر کرد . بسیاری مطالب با کیفیت و قوی و سبکهای قدیم وجود دارند که باید دوباره احیاء شوند. در زمانهای قدیم مداحانی بودند که بسیار زیبا میخواندند اما ضبط صوت نبود که آنها را ضبط کنند. لذا باید برویم و آنها را کشف کنیم، چون بسیاری از آنها هنوز زنده هستند. من هم با سبکهای قدیمی را بلد هستم وبا آن سبک ها تحدی می کنم.
- قدیمیترین سبکی که به دست آوردید چه بوده است؟
یک لحن قدیمی وجود دارد که برای شخصی است به نام بخشو. ایشان در زمان شاه فوت کرد. یک سیاه پوست از شهر بوشهر بود و سبکهایی میخواندند که اگر امروز مردم آن را بشنوند همانند طلا برای آنهاست.
(وی در بیان قطعهای از خواندههای مرحوم بخشو، اینگونه خواند:)
گفت برخیز ز جا ای مه رخشندهی مادر قد شمشاد علم کن به کشتی به دو پیکر
همچو به ... شیر خدا ساقی کوثر به دو انگشت بیافکن در از قلعه خیبر
- بیشترین سبکی که خودتان دوست دارید چه سبکی است؟
سبک واحد را بسیار دوست دارم که در جنوب ایران بسیار بکار میرود.
روز عاشورا بیشتر چه نوحهای میخوانید؟
روزهای عاشورا هم نوع مداحی بنده فرق میکند. چون به شهر و کشور و مجالس جوانان یا سالمندان بستگی دارد.
- متون مختلفی که از امام حسین خواندهاید، کدامیک را بیشتر دوست دارید؟
متون زیادی خواندهام. متنی را خودم بسیار زمزمه میکنم قطعهای از نوحهای است که شاعری به نام عمر فاروق که عراقی است برایم نوشته است وآن هم درباره امالبنین است. این نوحه را همیشه زمزمه میکنم. خودم هم دلیلش را نمیدانم.
- توفیق شده مضجع شریف امام حسین(ع) و حضرت اباالفضل(ع) را زیارت کنید؟
بنده توفیق زیارت داشتهام ولی پایین نرفتهام. البته اگر بخواهم، قطعا بنده را میبرند. اما نمیتوانم از آنها درخواست کنم زیرا رویم نمیشود. لذا زیارت عادی میکنم و بیرون میآیم.
- با خودتان تربت و اقلام متبرک دارید؟
بنده چیزهای خوبی از ائمه دارم. مثلا انگشتری دارم که سنگ آن برای قبر امام حسین است. تربتهای خاصی دارم و حتی عطری دارم که روی قبر امام حسین میگذارند. یک تکه از پارچهای دارم که حدود ۷۰ سال روی قبر امام حسین بوده است و پرچم امام حسین و حضرت عباس را هم دارم.
- سبکهای مداحی در ایران کدامیک را میپسندید؟
خدا همه را موفق بدارد. بعضیها خوب هستند و برخی هم سبکشان تغییر کرده است.
- پربهاترین هدیهای که تاکنون دریافت کردهاید چه بوده است؟
زمانی یک گروهی از مردم بنده را دعوت کردند تا به آن شهر برای مداحی بروم. برخی مردم آن شهر نیز وقتی فهمیدند که بنده آمدم، خود یک هیات کوچک داشتند، بنده احساس کردم که آن هیات اول چندان دوست ندارند که من برای خواندن بروم. دائم بنده را معطل میکردند و نمیگذاشتند که برویم و از جایی به جایی دیگر میبردند تا بنده به آن مجلس نرسم. وقتی به مجلس رفتیم دیدم که هیچکس در آن مجلس نیست و فقط اصحاب هیات نشسته بودند که بنده را بسیار خوب استقبال کردند. گفتند که مجلس ما تمام شد چون شما دیر آمدید. اما ما هدیه شما را کنار گذاشتهایم. بنده بسیار شرمنده شدم و گفتم که بنده موفق برای خواندن نشدم، این هدیه نیاز نیست. اما آنها گفتند که آمدن شما کافی است و هدیه شما هم آماده است. وقتی رفتم بیرون، کیسهای به بنده دادند که وقتی در خانه کیسه را باز کردم، پرچم گنبد حضرت ابوالفضل العباس (ع) بود. این هدیه پر بهاترین و گرانبهاترین هدیه برای من است، آنهم در شبی که من نخواندم. حالا تصور کنید که اگر میخواندم حضرت چه هدیهای به بنده میدادند.
********به وبلاگ من خوش آمدید*********
خدایا مرا ببخش / مرا فهمی ده تا فرامین وحکمت هایت را درک کنم/ و مرا فرصتی دیگر برای بهتر بودن ده تا دستهاو زبان تو شوم .
آمین یا رب العالمین