همانطور که خداوند فرمود: «فائده روزه، تقوا است» در این باره باید گفت: هر انسانى به فطرت خود این معنا را درک مىکند که اگر بخواهد به عالم پاکان متصل شود و به مقام بلند کمال و روحانیت دست یابد، اولین چیزى که باید بدان ملتزم شود این است که از افسار گسیختگى خود جلوگیرى کند و از هر چیزى که او را از یاد پروردگار مشغول مىسازد بپرهیزد و این تقوا تنها از راه روزه و خوددارى از شهوات بدست مىآید، خوددارى از شهواتى که همه مردم در همه اعصار مبتلاى بدانند و آنها عبارتند از: شهوت شکم از خوردن و آشامیدن و شهوت جنسى که اگر مردم مدتى از این سه چیز پرهیز کنند و تمرین نمایند، به تدریج نیروى خویشتندارى از گناهان در قوت مىگیرد و نیز به تدریج بر اراده خود مسلط مىشوند، آن وقت در برابر هر گناهى عنان اختیار از کف نمىدهند و در تقرب به خداى سبحان دچار سستى نمى گردند، چون کسى که خدا را در دعوت به پرهیز از خوردن و نوشیدن و عمل جنسى که امرى مباح است قبول مىکند، قهرا در اجابت دعوت به اجتناب از گناهان و نافرمانىها شنواتر و مطیعتر خواهد بود.
اثر روزه در روح و جان انسان
روزه آثار فراوانى از نظر مادى و معنوى در وجود انسان مىگذارد، که از همه مهمتر بعد اخلاقى و فلسفه تربیتى آن است. از فوائد مهم روزه، لطیف شدن روح انسانی، قوی تر شدن اراده و فروکش کردن غرائز است. روزهدار باید در حال روزه با وجود گرسنگى و تشنگى از غذا و آب و همچنین لذت جنسى چشم بپوشد و درعمل ثابت کند که مىتواند زمام نفس سرکش را به دست گیرد و بر هوسها و شهوات خود مسلط گردد و این اثر روحانى و معنوى در حقیقت بزرگترین فلسفه روزه است.
ملاحظه کنید انسانى که انواع غذاها و نوشابهها در اختیار دارد و هر لحظه تشنه و گرسنه شد به سراغ آن مىرود، همانند درختانى است که در پناه دیوارهاى باغ بر لب نهرها مىرویند، این درختان نازپرورده، بسیار کم مقاومت و کمدوامند، اگر چند روزى آب از پاى آنها قطع شود پژمرده مىشوند و مىخشکند. اما درختانى که از لابلاى صخرهها در دل کوهها و بیابانها مىرویند و از همان طفولیت دچار طوفانهاى سخت، آفتاب سوزان و سرماى زمستان نوازشگر شده و با انواع محرومیتها دست به گریبانند، محکم و با دوام و پر استقامت و سختکوش و سختجانند! روزه نیز با روح و جان انسان همین عمل را انجام مىدهد و با محدودیتهاى موقت به او مقاومت و قدرت اراده و توان مبارزه با حوادث سخت مىبخشد، و چون غرائز سرکش را کنترل مىکند بر قلب انسان نور و صفا مىپاشد.امیر مؤمنان على(ع) در بیان فلسفه روزه چنین مىفرماید: «و الصیام ابتلاء لاخلاص الخلق/ خداوند روزه را از این جهت تشریع فرموده که روح اخلاص در مردم پرورش یابد.» نهج البلاغه کلمات قصار شماره 252.
چگونه ملکه تقوا و خویشتن دارى در وجود روزه دار ایجاد مىشود؟
چنانکه گفتیم روزه باعث ایجاد تقوا در انسان مىشود. انسان روزهدار با خودداری از لذتهاى جسمى که به خاطر خدا خود را از آنها محروم مىکند نوعى تمرین براى تسلط بر نفس و خواهشهاى آن انجام مىدهد و چون یک ماه این تمرینها را تکرار کرد، در وجود او ملکه تقوا و خویشتن دارى ایجاد مىشود او دیگر به آسانى مىتواند از ارتکاب گناه و خوردن مال دیگران و تجاوز به حقوق مردم هر چند که به نفع او باشد، پرهیز کند و بر نفس خود تسلط یابد و در جهت حفظ خود از معصیت، ارادهاى نیرومند داشته باشد.
چرا خداوند فرمود «تا پرهیزکار شوید»؟
خداوند در این آیه فرمود «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ/ تا پرهیزکار شوید» این گونه تعبیر و آوردن کلمه «لعلّ» بیانگر این است که از جمله وظائف عملى که تأثیر بسزائى در پیشرفت در راه سعادت خواهد داشت خویشتن دارى از گناهان و خواستههاى انسانى است که در صورت وجود سائر شرائط (از جمله توفیق الهى) در آن صورت روزه کامل خواهد بود و شخص روزه دار در ردیف پرهیزکاران در خواهد آمد و سایر اعمال پسندیده او نیز مورد قبول درگاه احدیت قرار خواهد گرفت، چنانکه آیه «إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ» (مائده: 31) این حقیقت را بیان نموده: همانا کارهاى پسندیده تنها از پرهیزکاران مورد قبول واقع شده و شایسته ثواب و پاداش خواهد بود.
یادداشت: سید مهدی سیدمرادی
********به وبلاگ من خوش آمدید*********
خدایا مرا ببخش / مرا فهمی ده تا فرامین وحکمت هایت را درک کنم/ و مرا فرصتی دیگر برای بهتر بودن ده تا دستهاو زبان تو شوم .
آمین یا رب العالمین